فرهنگ شهرتطلبی بهخاطر خودشیفتگی نیست، دلیلش کمبود محبت است
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۵۰۲۵۴
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: کتاب «اخبار» آلن دوباتن موضوعات و بحثهای مختلفی را در بر میگیرد که اخبار منفی و سیاه، اخبار خارجی، چگونگی و هدف تولید خبرهای کمپانیهای خبری، در راس قراردادن پول در کارهای آنها و ... ازجمله مسائلی هستند که در اینکتاب با رویکرد پدیدارشناسانه به آنها پرداخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در قسمت اول پرونده کوچکی که برای بررسی اینکتاب باز کردیم، موضوعاتی را که در بالا مطرح کردیم، در کتاب «اخبار» بررسی کردیم. اما در بخش دوم قصد داریم محور دوم یعنی فرهنگ شهرتطلبی و سلبریتیها را در اینکتاب مرور کنیم؛ البته بهصورت مختصر و مفید و چکیده.
قسمت اول پرونده بررسی کتاب «اخبار» چندروز پیش منتشر شد که در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است:
* «چرا سازمانهای خبری اینهمه دنبال سیاهیها هستند؟/ دین بهتر است یا رسانه؟»
در ادامه مشروح قسمت دوم اینمطلب را میخوانیم؛
یکی از نکات جالبی که دوباتن در کتاب «اخبار» مطرح میکند، مربوط به تربیت رسانهای مردم جهان است. او میگوید ما از لحاظ فرهنگی طوری بار آمدهایم که تصور میکنیم امور جذاب از نظر انسانها را تنها باید در زندگی خصوصی افراد جستجو کنیم. اینفیلسوف سوییسی میگوید آدمهای موفق هم آدمهایی مثل دیگر آدمها هستند؛ نکتهای که عموما توسط مخاطبان رسانهها و عموم مردم جامعه فراموش میشود. دوباتن میگوید نباید با شخصیتهای سرشناس بزرگ همانند ارواح جادویی رفتار کنیم که در مقابلشان فقط میتوان به شکلی منفعل ابراز شگفتی کرد یا دزدانه در زندگیشان سرک کشید. آنها انسانهایی عادی هستند که از طریق سختکوشی و تفکر هدفمند به موفقیتهایی خارقالعاده دست یافتهاند.
کسانی که تقصیر ایجاد فرهنگ شهرت را به گردن عدهای جوان ناباب میاندازند اصل مطلب را درک نکردهاند. علت اصلی فرهنگ شهرت خودشیفتگی سطحی نیست، بلکه کمبود محبت است. جامعهای که همه در آن به دنبال کسب شهرتاند نیز، به دلایل مختلف و عمدتا سیاسی، جایی است که فرد با عادی بودن نمیتواند به احترام لازم برای ایجاد حرمت نفس در خود دست پیدا کندالبته باید توجه داشت که در اینبحث تفاوت محتوایی ظریفی مطرح است و آن تمایز بین شخصیت مشهور و شخصیت موفق است. دوباتن در کتاب «اخبار» فصلی با عنوان «اراده معطوف به شهرت» دارد که همانطور که مشخص است، یادآور بحث اراده زندگی یا اراده معطوف به حیات در فلسفه آرتور شوپنهاور فیلسوف آلمانی است.
بههرحال در فصل «اراده معطوف به شهرت»، دوباتن میگوید غیرعادیبودن یکی از تمایلاتی است که برای دیدهشدن در رسانهها وجود دارد. نتیجهگیریاش هم از اینپدیدهشناسی اجتماعی و رسانهای، این است که هرچه تعداد افرادی که مشمول لطف جامعه میشوند کمتر باشد، تمایل به عادی نبودن در افراد آن جامعه قویتر است. از این رو میتوان گفت کسانی که تقصیر ایجاد فرهنگ شهرت را به گردن عدهای جوان ناباب میاندازند اصل مطلب را درک نکردهاند. علت اصلی فرهنگ شهرت خودشیفتگی سطحی نیست، بلکه کمبود محبت است. جامعهای که همه در آن به دنبال کسب شهرتاند نیز، به دلایل مختلف و عمدتا سیاسی، جایی است که فرد با عادی بودن نمیتواند به احترام لازم برای ایجاد حرمت نفس در خود دست پیدا کند.
دوباتن مینویسد: «متاسفانه دستیابی به شهرت به ندرت احساسی را که نادیده گرفته شدن در دوران کودکی در او ایجاد کرده اصلاح میکند، چون خواسته واقعی فرد کسب توجه دیگران از طریق دستاوردهایش (آواز خواندن، مجسمه ساختن، تجارت کردن و از این قبیل) نیست، بلکه دوست داشته شدن صرفا به خاطر خودش است.» (صفحه ۱۷۶)
نکته تربیتی و اجتماعی خوبی که دوباتن در اینباره تذکر میدهد و جا دارد درباره سلبریتیها مورد توجه قرار بگیرد، این است که ۱۰ سال برخورداری از توجه و عشق والدین، به فرد قدرت میدهد تا با ۵۰ سال نادیدهگرفتهشدن مقابله کند. ایننویسنده معتقد است زندگی در دنیایی که شهرت به وسوسه ذهنی عدهای تبدیل شده، به معنای زندگی در دورانی مبتذل نیست، بلکه به معنای فقدان عشق و محبت است. همچنین میگوید اینروزها «شهرت به ابزاری برای رسیدن به هدف، و مستقیمترین مسیر برای دستیابی به احترامی تبدیل شده که میتوان آن را از طریقی متفاوت و کمترشناختهشده نیز به دست آورد: از طریق محبت، نه جلد مجلات.» (صفحه ۱۷۸)
بد نیست تذکر دیگر آلن دوباتن را هم درباره مساله شهرتطلبی آدمها مرور کنیم که روی صحبتش با رسانهها و مدیران و مسئولان فرهنگی است. اینتذکر، سانسور را بیفایده میداند و همدردی را بهعنوان راه چاره معرفی میکند. نویسنده کتاب «تسلیبخشیهای فلسفه» میگوید اگر در پی کاهش عطش شهرت در مردم هستیم، تقبیح یا سانسور اخبار شخصیتهای سرشناس بیفایده است. باید به دنبال راههایی برای ترویج مهربانی، شکیبایی و همدردی باشیم، به خصوص با جوانان.
کد خبر 5612332 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: آلن دوباتن فلسفه کتاب اخبار انتشارات ققنوس ترجمه سلبریتی سلبریتی ها رسانه های معاند نقد کتاب سواد رسانه ای تلویزیون ایران اینترنشنال تلویزیون منوتو بی بی سی بی بی سی فارسی کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب تازه های نشر محمد مهدی اسماعیلی محمدمهدی اسماعیلی انقلاب اسلامی ایران دفاع مقدس جایزه ادبی فرهنگ و ارشاد اسلامی ترجمه اسلام هراسی معرفی نشریات انتشارات راه یار ایالات متحده امریکا فرهنگ شهرت شهرت طلبی رسانه ها آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۵۰۲۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ارگانزدگی؛ گریبانگیر نمایشگاه کتاب است
محمدحسن شاهنگی، دبیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نویسنده و پژوهشگر درباره آفتهایی که هر ساله دامن نمایشگاه کتاب تهران را میگیرد، گفت: اولین آسیب دولتیزدگی یا ارگانزدگی نمایشگاه کتاب است. اهتمام بیش از حد به نهادها و ناشران دولتی آفتی است که گریبانگیر نمایشگاه کتاب میشود. اینکه مکان، متراژ و موقعیت جغرافیایی غرفه در کجا قرار گیرد و ارگانها و انتشارات دولتی در اولویتِ بهرهمندی از تسهیلات قرار میگیرند؛ در حالی باید سایر ناشرانی که در وادی گفتمان انقلاب اسلامی هستند، از تسهیلات برخوردار باشند.
شاهنگی ادامه داد: اگر قرار است تسهیلاتی به ناشران داده شود، باید تمام غرفهداران و ناشران از تسهیلات یکسانی بهرهمند شوند. اگر در موارد تخلف بنا به اجرا شدن قوانین است، باید با تمام ناشران یکسان رفتار شود. اینگونه نباشد که اگر غرفهای منتصب به یک نهاد ارگانی است، از مجازات و اعمال قوانین معاف شود. در مقابل ناشرانی که وابستگی دولتی ندارند، حداکثر مجازات در قبالشان اعمال شود.
دبیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عدم انتفاع قابل قبول به فعالان مردمی، جوانان، ناشر - مولفان، ناشران جوان یا نوپا و استارتاپهای فعال در حوزه تعویض، تبادل و امانت کتاب را دومین آسیب نمایشگاه کتاب دانست و افزود: چقدر فعالان این حوزه برای مردم شناخته شده هستند؟ نشرهای الکترونیک آنطور که باید در جامعه ایرانی شناخته شده نیستند و نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران میتواند به عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی کشور عناویت ویژهای را به آن حوزه داشته باشد.
وی با بیان اینکه سومین آسیب غفلت از گردشگری فرهنگی است، توضیح داد: کتاب ذیل صنایع خلاق فرهنگی میگنجد. بر اساس جایگاه کتاب پیرامون فعالیتهای فرهنگسازی و گفتمانسازی، باید مباحثی همچون اقتصاد نشر، فرهنگ نشر، سیاست نشر و رسانه نشر را برای مخاطب باز کنیم. نمایشگاه کتاب تهران یک فرصت فرهنگی و تبلیغی ایدهآل است، که از بُعد بینالمللی و از منظر دیپلماسی عمومی و فرهنگی میتوانیم فرهنگ خودمان را به ملل دیگر معرفی کنیم و از این ظرفیت مهم گردشگری فرهنگی در چارچوب برگزاری نمایشگاه کتاب حداکثر استفاده را بکنیم.
شاهنگی چهارمین آسیب نمایشگاه کتاب تهران را عدم برنامهریزی برای طیفهای مرتبط با نشر دانست و بیان کرد: قرار نیست نمایشگاه کتاب فقط برای ناشران برگزار شود. در همه جای دنیا برای نویسندگان، ویراستاران، صفحهآرایان، طراحان جلد و فعالان حوزه نشر از جمله چاپخانهداران، کتابداران و ... جشنواره سالانهای برگزار میشود و در نمایشگاه کتاب به آنها بها میدهند. از آنها دعوت میشود و در قالب دورهمی علاوهبر اینکه همدیگر را میشناسند، به مردم هم معرفی میشوند و از ظرفیت جشنوارهای نهایت استفاده را میکنند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات